هم سفر

ساخت وبلاگ
من دختر را چونان سیبی سرخ دیدم  که آن را نه از « نهالی نژند » که از « درختی سربلند» باید چید. « میوه های ریخته » و « لیوه های بیخته »  در پای « علف های هرزه » و « گیاهان شرزه » برای جامعه بشری « حنظلی زهرآگین » اند  و برای زندگی، « دُملی چرکین »!  دختری می تواند در خانواده « همسری وفادار » و « مادری هم سفر...
ما را در سایت هم سفر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : m-attari بازدید : 124 تاريخ : يکشنبه 21 خرداد 1396 ساعت: 0:37

هم سفر...
ما را در سایت هم سفر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : m-attari بازدید : 134 تاريخ : يکشنبه 21 خرداد 1396 ساعت: 0:37

                                  حال  دلم  از  یار  ستم پیشه بپرس 

حرف دل ریش ریشه از تیشه بپرس 

بر دل چه گذشت ؟چون شد آخر؟ تو نپرس

سنگینی سنگ خاره از شیشه بپرس! 

هم سفر...
ما را در سایت هم سفر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : m-attari بازدید : 124 تاريخ : يکشنبه 21 خرداد 1396 ساعت: 0:37

من « تلاش و تکاپو » و « پدیده گفت وگو » را دیدمکه در « راه روشنگری » و « همراه با حق باوری » ،   دل هاي « تاريك » را به هم « نزديك » مي كرد  و اذهان « دشمنان » را « سامان » و پيوندهاي « پريشان » را « سازمان » می بخشید. ....و « متعصّبی تيره دل » و  « متحجّری غافل » را ديدم  كه « همنوايان را بينوا » و هم سفر...
ما را در سایت هم سفر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : m-attari بازدید : 130 تاريخ : يکشنبه 21 خرداد 1396 ساعت: 0:37

من كساني را ديدم كه خيلي « مي فهميدند »؛  

اما آن چه را که باید زود « می فهمیدند»، دیر « فهمیدند»!

...و آن این که سرانجام  « فهميدند » 

كه نبايد زياد « مي فهميدند» !! 

« درک و فهم» گر چه « بالِ پریدن » است،

لیک در این دیار « وبالِ دیدن » است! 

هم سفر...
ما را در سایت هم سفر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : m-attari بازدید : 129 تاريخ : يکشنبه 21 خرداد 1396 ساعت: 0:37

در زندگی انسان در هر « فراز و فرود » و در هر « راه صعب الصّعود » هیچ « سختی و تنگنایی » و هیچ « بلوای بلایی » نیست،  مگر آن که در ژرفای آن « بارقه ای از حکمت  الهی »  و « شارقه ای از معرفت و آگاهی »نهفته است.  سختی ها و دشواری ها برای « انسان های آزاده » و « افراد بااراده »  « سکّوی پرواز » است و « هم سفر...
ما را در سایت هم سفر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : m-attari بازدید : 137 تاريخ : يکشنبه 21 خرداد 1396 ساعت: 0:37

من در این « ولایت والا » و « بلوای بلا » بیشتر افراد را دیدم 

که بیش از این که « تلاش جانانه » برای تامین « معاش روزانه » انجام دهند،  

« بشدّت می کوشند » و با « حِدّت می خروشند »،

تا « از شکست برهند » و هستی خود « از دست ندهند»

اینان « تقارُب به کدخدا » را به جای « تقرُّب به خدا » 

و « تملُّق حضرت والا » را به جای « تحقُّق حسرت رویا »نشانده اند!  

منتهای آمال مردم  « حفظ وجود » و « وضع موجود »است!

هم سفر...
ما را در سایت هم سفر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : m-attari بازدید : 147 تاريخ : يکشنبه 21 خرداد 1396 ساعت: 0:37

من چه بسیار «رفتار نازیبا» و «گفتار ناسزا» را

در وجود دیگران «دیدم» و از آن «رنجیدم»، 

ولی چون در آيينه «نيك نگريستم»،«بسیار گریستم» 

زیرا از آن «بسی نازيباتر» و «بسیار ناسزاتر» را 

در «سيماي شخصيت» و «هیولای هویت» خود يافتم.  


بنابراین دریافتم که هر گونه «صلاح» و «اصلاح» را باید از خود آغاز کرد.

هم سفر...
ما را در سایت هم سفر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : m-attari بازدید : 126 تاريخ : يکشنبه 21 خرداد 1396 ساعت: 0:37